گنجور

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۲

 

دردا که ز عمر مایه‌ی سود نماند

یک دوست کزو دلی بیاسود نماند

چون کیسه‌ی ایام بجستم در او

یا نقد وفا نبود، یا بود نماند

اثیر اخسیکتی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب » شمارهٔ ۲۷۶

 

دردا که زعمر مایهٔ سود نماند

یک دوست کزو دلی بیاسود نماند

در کیسهٔ ایّام بجُستیم بسی

یا نقد وفا نبود یا بود نماند

اوحدالدین کرمانی
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۸

 

مرا ز مایه سودا امید سود نماند

که یار با من شیدا چنان که بود نماند

چو بافت عشق لباس از پلاس ادبارم

چه غم کز اطلس اقبال تار و پود نماند

صدای تیغ تو آمد به بزم زنده دلان

[...]

جامی
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۶۶ - در مذمت ظلم و ظالم

 

هرکه جز راستی نمود نماند

هرچه بیرون ز عدل بود نماند

ملک‌الشعرا بهار