×
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۴ - اندر بستن دایه مر شاه موبد را بر ویس
چو قدش آفت سرو سهی شد
دو هفته ماه رویش را رهی شد
ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶۳
ندارم امید بهی زین زمانه
که عمرم همه در امید بهی شد
جهان از لئیمان تهی به ولیکن
به ناکام ما از کریمان تهی شد
سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۳۴ - رفتن جمشید به اقامتگاه خورشید
چمان در باغ چون سرو سهی شد
به نزد ماه برج خرگهی شد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۸۰
دل تاریک من روشن زفیض صبحگاهی شد
چراغ من جهان افروز زین نور الهی شد
سر خود گوی چوگان حوادث کرد بی مغزی
که با داغ جنون قانع به تاج پادشاهی شد
بهار دیده نظارگی شد چون گل رعنا
[...]