×
عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او
چو دو ابروش پیوسته به آمد
کمانی بود کاوّل در زه آمد
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۰ - جواب دادن شیخ جنید شیخ کبیر را
ازین گفتارها اوغمزه آمد
ز خورشیدی بسوی ذره آمد
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۰ - در عریانی و بی روئی آدم علیه السّلام گوید و ملامت کردن حضرت جبرئیل علیه السلام مر او را در خوردن گندم فرماید
ببین تا بر سرت اکنون چه آمد
ندیدی کین بلایت از که آمد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲۳
ساقی برخیز کان مه آمد
بشتاب که سخت بیگه آمد
ترکانه بتاز وقت تنگست
کان ترک ختا به خرگه آمد
در وهم نبود این سعادت
[...]
اوحدی » جام جم » بخش ۳۱ - در شرف بنیت انسان به صورت و معنی بر دیگر مخلوقات
عقلت از عالم اله آمد
نفست از بارگاه شاه آمد
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » قطعات » شمارهٔ ۸
خوش آمد صحبت احباب جامی
ولیکن ترک صحبت زان به آمد
طراز کسوت صحبت درین بزم
وجدت الناس اخبر تقله آمد
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۲ - افتتاح نامه به نام یگانه ای که چشمه روشن مهر از دریای نوالش یک نم است و دفتر ملون سپهر از آیات کمالش یک رقم
به ما زان منت هستی نه آمد
که هست و هستی و هستی ده آمد
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۴۹ - طلب کردن خسرو شاپور را و تنها ماندن شیرین و زاری نمودن روز و شب
چو خسرو را دگر سر باره آمد
طلبکار وصال آن مه آمد
ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹
سحر بشارتم از دور مهر و ماه آمد
که گاه جشن همایون پادشاه آمد
نجوم ثابته در پرده افق یکبار
نهان شدند و نهفتند رخ که ماه آمد
چگونه ماه توان خواند پادشاهی را
[...]