×
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۴۶ - اشارة الی قولهم عند الصباح یحمد القوم السری
ترک پندار ما و من گویند
حمد من أذهب الحزن گویند
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۵
کجا با آن طبیب جان حریفان حال من گویند
که گر باشد مجال او حدیث خویشتن گویند
نسوزد دل بدرد کس مگر اورا که دردی هست
مرا جان سوزد از جایی سخن از کوهکن گویند
کجا سرو آن زبان دارد که گوید چون قد یارم
[...]
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۲۷ - مناظرهٔ تیر و کمان با یکدیگر
چون ز تیری و کمان سخن گویند
نام تو بعد نام من گویند