گنجور

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مسعود و کودک ماهیگیر

 

گفت شادی آمد و شیون گذشت

زانک صاحب دولتی بر من گذشت

عطار
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۸۶

 

تا از عقیق او به بدخشان سخن گذشت

از سنگ، لعل چون عرق از پیرهن گذشت

دامان چین ز عطسه خون لاله زار شد

از بس نسیم زلف به مغز ختن گذشت

گرد لب پیاله که از مجلس شراب

[...]

صائب تبریزی
 

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۴ - در مدح میرزا حسین ولد میرزا محمد علی اشکبوس گفته

 

آن چه از مژگان خون ریز حسین بر من گذشت

بر حسین کی از جفای لشکر دشمن گذشت؟

خال و خط شامی، بناگوش اصبحی، قامت سنان

در جفا زلف حسین از شمر ذی الجوشن گذشت

قائم مقام فراهانی
 

اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۲۰۱ - جوی آب

 

دریای پر خروش ز بند و شکن گذشت

از تنگنای وادی و کوه و دمن گذشت

یکسان چو سیل کرده نشیب و فراز را

از کاخ شاه و باره ه کشت و چمن گذشت

بیتاب و تند و تیز و جگر سوز و بیقرار

[...]

اقبال لاهوری