گنجور

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۱

 

روزیم هر روز دشنام از دهان تنگ توست

روز و شب همچون صراحی چشم من بر سنگ توست

از دکانت گر گذر سازم رسد پایم به سنگ

گر نشینم بر تماشای جمالت ننگ توست

پیکرم از دیدنت فواره آتش شود

[...]

سیدای نسفی