گنجور

امیر شاهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۵

 

با روی تو از سمن که گوید؟

با کوی تو از چمن که گوید؟

جایی که تو زلف و رخ نمائی

از سنبل و نسترن که گوید؟

با لعل تو غنچه لب فرو بست

[...]

امیر شاهی
 

جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۵۸ - در ختم کتاب و خاتمه خطاب

 

من کیستم و ز من که گوید‌؟!

زین نوع سخن‌، سخن که گوید

جامی
 

شاهدی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۵۸

 

یک ذره بدان دهن که گوید

وز کتم عدم سخن که گوید

با حسن و رخ و شمیم زلفش

از یوسف و پیرهن که گوید

با قد و رخ بیاض و چشمش

[...]

شاهدی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۸

 

در عشق ز جان و تن که گوید؟

وز مردن و زیستن که گوید؟

آسایش گلخنی چه باشد؟

ز آرایش انجمن که گوید؟

با لذت داغ تازه عشق

[...]

میلی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۱

 

با او سخنی ز من که گوید؟

از همچو منی سخن که گوید؟

با الفت و کلفت تو با دل

ز آمیزش جان و تن که گوید؟

مقصود تویی ز هجر یا وصل

[...]

میلی