×
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۹
باز برقی را نظر بر خرمنم افتاده است
اشک خونین را رهی بر دامنم افتاده است
یک سر مویم ز آسیب جنون آسوده نیست
چاک بر هر رشته ی پیراهنم افتاده است
آخر از کوتاهی خود، بخیه ی زخمی نشد
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۲۱
داغ می گل گل به طرف دامنم افتاده است
همچو مینا میکشی بر گردنم افتاده است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۲۸
داغ می گلگل به طرف دامنم افتاده است
همچو مینا میکشی بر گردنم افتاده است
چون پلاس شکوه بر گردن نیندازم ز بخت؟
گل به چشم از نکهت پیراهنم افتاده است
تا گذشتی گرم چون خورشید از ویرانه ام
[...]