گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۲۴

 

عاشقم، از ناله نتوانم زمانی تن زنم

گر کنند از ناله منعم، بر در شیون زنم

در ره این دوستان، صد خار در پایم شکست

نیست در دستم گلی تا بر سر دشمن زنم

داغ دست خود نمایم، داغ سازم لاله را

[...]

سلیم تهرانی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۰۶

 

آتش دیرینه را دامن زنم

آتش اندر مرد و اندر زن زنم

ملا احمد نراقی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مراثی » شمارهٔ ۷ - در شهادت حربن یزید ریاحی

 

گر بخوانی خیمه برگردن زنم

وربرانی غوطه اندر خون زنم

جیحون یزدی