×
بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۳
ما نخل خرد از بن و پیوند شکستیم
آشوب جنون تند شد و بند شکستیم
کاری نشد از پیش به ترک می و ساقی
پیمانه بیارید که سوگند شکستیم
رفتیم به دیوانگی عشق جوانان
[...]
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۹
سوزن به دل از بخیه و پیوند شکستیم
از بی هنری دست هنرمند شکستیم
در عشق به کامی نرسیدیم که بسیار
عهد پدر و خاطر فرزند شکستیم
از بهر نهالی که نشاندیم به خاطر
[...]
عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۷
دل در شکن طرهٔ دلبند شکستیم
صد نیش بلا در دل خرسند شکستیم
سودازده گی بین که دل هم نفسان را
صد بار ز نشنیدن یک بند شکستیم
ما را بکن از عشق به زهر مژه ها یاد
[...]