گنجور

عطار » خسرونامه » بخش ۵۷ - آگاهی یافتن خسرو از گل

 

چو جان پرتاب و دل دربند دارم

بگویم راز، پنهان چند دارم

عطار
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۸۳

 

ز هر موی تو دل در بند دارم

دلم خون گشت، پنهان چند دارم

به سوگند تو جان را بسته ام، وای

که چندش دل بر این سوگند دارم

غمت با خویشتن گویم همه شب

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۶۳

 

نگاری چابک و دلبند دارم

دل و جان در غمش در بند دارم

به امّید وصال آن گل اندام

دل بیچاره را خرسند دارم

دو دیده بر سر راه وصالت

[...]

جهان ملک خاتون
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۸۶

 

غم چون تو آفتابی ز جهان پسند دارم

من اگر چو ذره پستم نظری بلند دارم

دل ریش من متاعی نبود ولی مکن رد

که من از متاع عالم دل دردمند دارم

بفراق خو گرفتم ز هلاک خود چه باکم

[...]

اهلی شیرازی