×
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
ز روی جهان نام تو کم مباد
روان مرا بی تو یک دم مباد
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۲۵ - بیرون بردن رضوان، پریدخت را از سردابه و گرفتار شدن هر دو به دست ابرها
مخور غم که یا رب تو را غم مباد
فزون باد شادی تو را کم مباد
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۲
گفتم از تو بر دلم هر دم کم از صد غم مباد
زیر لب خندید و گفتا بیش باد و کم مباد
گفتمش سررشته کارم شد از زلف تو گم
گفت کار کس چنین آشفته و در هم مباد
گفتمش بهر تو می ریزم ز مژگان در اشک
[...]
محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۸
زندگانی بی غم عشق بتان یکدم مباد
هر که این عالم ندارد زنده در عالم مباد
باد عمرم آن قدر کز شاخ وصلت برخورم
ور نمیخواهی تو برخورداریم آن هم مباد
بیخدنگت یاد دارم صد جراحت بر جگر
[...]
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۸۶
دل ز سودای کسی بی غم مباد
بی خیالت خاطرم خرم مباد
هر کجا ماندم ز پا دستم گرفت
سایه عشق از سر من کم مباد
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۴۴ - حکایت
بگفت: ای پدر در دلت غم مباد
پسر را ز سر سایه ات کم مباد