گنجور

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱

 

کی باشد که ز طلعت دون شما

ما رسته و رسته ریش‌ملعون شما

ما نیز بگردیم و نباید گشتن

چون ... خری گرد در ... شما

سنایی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴

 

زان شب که نهاد روی بر بالش ما

هر شب به فلک همی رسد نالش ما

ای یک شبه وصل از پی یکساله فراق

باز آی، اگر تمام شد لایش ما

اثیر اخسیکتی
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲۵

 

گرچه خوش نیست حالت ناخوش ما

درد سر ماست این دل سرکش ما

با اتش غم چو شمع، دل خوش کردیم

کآبیست ز سر گذشته این آتش ما

کمال‌الدین اسماعیل
 

شاه نعمت‌الله ولی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷

 

از آتش عشق صنم دلکش ما

افتاده مدام آتشی در کش ما

پروانهٔ پرسوخته ما را داند

تو پخته نه ای چه دانی این آتش ما

شاه نعمت‌الله ولی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۷

 

به روی ما چو دف از ذوق می زند سیلی

گهی که مادر گیتی کند نوازش ما

کسی که بزم نشین غم است، می داند

که همچو شمع ز سوز دل است کاهش ما

طغرای مشهدی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۲

 

غمش باشد شراب بیغش ما

تراود آب حیوان زآتش ما

شکست بال شد در دام صیاد

نخستین تیر روی ترکش ما

چو مجنون روی آبادی نبیند

[...]

اسیر شهرستانی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۱۵ - فتح لیدی

 

از آن پس بتازد بسوی شما

کند واژگون تخت و کوس شما

افسرالملوک عاملی