گنجور

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۳

 

جز تیر بلا نبود در ترکش عشق

جز مسند عشق نیست در مفرش عشق

جز دست قضا نیست جنیبت کش عشق

جان باید جان سپند بر آتش عشق

سنایی
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴ - در صفت جان و دل دیدن محبوب گوید

 

بسوز این پرده اندر آتش عشق

که تا گردد حقیقت سرکش عشق

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

یکی آتش که آمد سرکش عشق

که میخوانند او را آتش عشق

عطار
 

عراقی » عشاق‌نامه » فصل دوم » بخش ۵ - مثنوی

 

در جهان هیچ کس مشوش عشق

نشد، الا ز سوز آتش عشق

عراقی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۹

 

شادیم، مدام از غم دلکش عشق

پیوسته خوشیم، از خوش و ناخوش عشق

هرگز نکشم دست ز دامان گناه

گر آتش دوزخ است، چون آتش عشق

آذر بیگدلی