گنجور

جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۵

 

یاد آن روزی که با خوبان سری می‌داشتم

جان به جانانی و دل با دلبری می‌داشتم

گر گلی می‌شد به باد بی‌نیازی زین چمن

عندلیب‌آسا هوای دیگری می‌داشتم

بو که گویندم که هست اندر فلان کشور بتی

[...]

جامی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۰

 

گر به کف مانند گل مشت زری می داشتم

در بغل چون غنچه گلبرگ تری می داشتم

راه دور عشق با مقراض پا نتوان برید

قطع می کردم من این ره گر سری می داشتم

آب می دادند چون دریا سخن های مرا

[...]

سیدای نسفی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲۳

 

کاش یک نم‌ گردش چشم تری می‌داشتم

تا درین میخانه من هم ساغری می‌داشتم

اعتبارم قطره واری صورت تمکین نبست

بحر می‌گشتم‌ گر آب گوهری می‌داشتم

دل درین ویرانه آغوش امیدی وا نکرد

[...]

بیدل دهلوی
 

طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۲

 

کاش در بزم ادب من دلبری می‌داشتم

پیش خود مانند مینا ساغری می‌داشتم

رایتم از عشق او می‌سود سر اندر فلک

گر ز نقش خاک پایش افسری می‌داشتم!

ساز قانون محبت پرده عشقم درید

[...]

طغرل احراری