گر به کف مانند گل مشت زری می داشتم
در بغل چون غنچه گلبرگ تری می داشتم
راه دور عشق با مقراض پا نتوان برید
قطع می کردم من این ره گر سری می داشتم
آب می دادند چون دریا سخن های مرا
چون صدف گر در کف خود گوهری می داشتم
سبز شد همچون لباس خضر زنگار دلم
می شدم آئینه گر اسکندری می داشتم
مانده ام در خانه صیاد از بی قوتی
می شکستم صد قفس را گر پری می داشتم
می شدم شب تا سحر هنگامه آرایش چو شمع
پیش تیغش می نهادم گر سری می داشتم
چشم او را سیدا همکاسه می کردم به خود
گر به کف مانند نرگس ساغری می داشتم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.