گنجور

اوحدی » جام جم » بخش ۶۴ - در کسب علم و شرف علما

 

آنچنان علم خود چه کرد کند؟

گر نه زر بر دل تو سرد کند

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۷۴ - در سفر و فواید آن

 

سفر این کسان چه کرد کند؟

به جز از پا و سر که درد کند؟

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۰۷ - در عشق

 

عاشق بی‌طلب چه کرد کند؟

مرد باید، که کار مرد کند

اوحدی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۲۸

 

ز درد چهره محال است مرد زرد کند

چه لایق است که اظهار درد مردکند

ز درد نیست اگر زیر تیغ آه کشم

که هر کجا که فشانند آب گرد کند

علاج خصم زبردست نیست جزتسلیم

[...]

صائب تبریزی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۲۹۳

 

گاهم به وصال، دل ز غم فرد کند

گاهم ز فراق، سینه پردرد کند

خاصیت آفتاب دارد مه من

خود سبزه برویاند و خود زرد کند

قدسی مشهدی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۰۲ - علی رامتینی بخارایی علیه الرحمه

 

چون ذکر به دل رسد دلت درد کند

آن ذکر بود که مرد را مرد کند

هر چند که خاصیت آتش دارد

لیکن دو جهان در دل تو سرد کند

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۲ - نجم الدین خوارزمی قُدِّسَ سِرّه

 

چون عشق به دل رسید دل درد کند

دردِ دلِ مرد مرد را مرد کند

در آتش عشق خود بسوزد وانگاه

دوزخ ز برای دیگران سرد کند

رضاقلی خان هدایت