بخش ۱۰۲ - علی رامتینی بخارایی علیه الرحمه
نامش علی النّساج ملقب به خواجه عزیزان. از اهل رامتین مِنْمضافات بخارا و از اعاظم طبقهٔ نقشبندیه. مرید خواجه فغنوی. مولوی در مدح او فرموده است:
گرنه علم حال فوق قال بودی چون شدی
بنده اعیان بخارا خواجهٔ نسّاج را
در کرامات و مقامات مشهور عالم بوده است. احوالاتش مفصّلاً در نفحات و رشحات ثبت است. گاهی به نظم میپرداخته. این قطعه و چند رباعی تیمّناً و تبرّکاً از آن جناب قلمی میگردد. مرقدش در گرگانجِ خوارزم کهنه است. در اوان سفارتِ خوارزم به زیارت او مستفیض شدم:
قطعه
نَفِس مرغی مقید در درون است
نگهدارش که خوش مرغیست دمساز
ز پایش بند مگسل تا نپرّد
که نتوانی گرفتن بعدِ پرواز
رباعی
با هر که نشستی و نشد جمع دلت
وز تو نرمید زحمت آب وگلت
زینهار ز صحبتش گریزان میباش
ور نه نکند روحِ عزیزان بحلت
٭٭٭
چون ذکر به دل رسد دلت درد کند
آن ذکر بود که مرد را مرد کند
هر چند که خاصیت آتش دارد
لیکن دو جهان در دل تو سرد کند
٭٭٭
خواهی که به حق رسی بیارام ای تن
وندر طلبِ دوست به یاران میتن
خواهی مدد از روح عزیزان یابی
پا از سر خود ساز بیارامی تن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.