×
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۲۸
تو گفتی که گردون بپرد همی
زمین از گرانی بدرد همی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۳ - بیرون رفتن ورقه از شهر یمن به جنگ کردن
یکی کو ستورش بپرد همی
سمش پشت ماهی بدرد همی
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۹
بیگانه وار یار ز من بگذرد همی
من میکنم سلام و بمن ننگرد همی
خود هیچ التفات بمردم نمیکند
ما را بهیچ روی بکس نشمرد همی
هر قصه که دل بنویسد زهجر او
[...]
میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او
زنم برای من، از بس که غصه خورد همی
پس از سه مَه تب لازم گرفت و مُرد همی
یگانه دختر خود را به من سپرد همی
همان هم آخر، از دست من ببرد همی