گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۹۲

 

این اشک جگرگون چه اثرداشته باشد

پیداست که طفلی چه جگرداشته باشد

با هردوجهان عشق به یک دل نتوان باخت

یک خوشه محال است دو سرداشته باشد

بی برگ توکل بودآن کس که نشیند

[...]

صائب تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰۲

 

چشمی‌ که بر آن جلوه نظر داشته باشد

یارب به چه جرات مژه برداشته باشد

هر دل‌که ز زخم تو اثر داشته باشد

صد صبح‌گل فیض به بر داشته باشد

عمری‌ست دکان نفس سوخته‌گرم است

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰۳

 

محو طلبت گردی اگر داشته باشد

آن سوی جهان عرض سحر داشته باشد

دل آیهٔ فتحی است ز قرآن محبت

زیر و زبر زخمی اگر داشته باشد

از شعلهٔ هم نسبتی لعل تو آب است

[...]

بیدل دهلوی
 

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۳

 

سیلی که در این راه گذر داشته باشد

از خانهٔ دیوانه خبر داشته باشد

آزردگی هیچ دلی را نپسندد

رحمی به دل خویش اگر داشته باشد

درمان دلم هیچ مپرسید ز جانان

[...]

سعیدا