×
عطار » خسرونامه » بخش ۳۵ - عشرت كردن گل و خسرو باهم
برامد ارغوان همچون تبرخون
فرو میریخت گفتی از جگر، خون
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۰۳ - در آتش انداختن رام سیتا را جهت امتحان پاکی او و سلامت بر آمدن او
زده بر شعله خود را آن جگرخون
طبرزد ۲ شد هم آغوش طبر خون
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۴
چون در دل شیرین بود از رشک شکر خون
خسرو شودش از غم فرهاد جگر خون
خون شد جگرم از غم عشق تو و، امید
دارم که نگردد دلم از درد دگر خون
ناورده کبوتر ز تو گر نامه ی قتلم
[...]
عارف قزوینی » تصنیفها » شمارهٔ ۲۸ - مارش خون
شهر خون،قریه خون، رهگذر خون
کوه خون، دره خون، بحر و بر خون