×
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۳ - در حقیقت سرّ منصور و دریافتن اعیان گوید
چو واصل شد فغان از جان پردرد
که او بُد درمیانه صاحب درد
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۸ - در جواب دادن اکّافی قدّس سره هاتف غیب و اسرارهای نهانی یافتن فرماید
نباشد چون تو دیگر صاحب درد
که بردی گوی معنی تو در این درد
مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۱۳
ترسم که به گریه دیده آبم ببرد
وین پرده راز عشق بر من بدرد
تا آب گذشت زیر که سهل گذشت
آوخ که کنون بر سر که می گذرد
سعدی » بوستان » باب پنجم در رضا » بخش ۳ - حکایت تیرانداز اردبیلی
به روز اجل نیزه جوشن درد
ز پیراهن بی اجل نگذرد
اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۴۶ - درویشی که از عشق عابدی را مدهوش دید
پردۀ ناموس را برهم درد
ننگ بگذارد ز هستی بگذرد