گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۴۲۶

 

خالش بلای جان ز خط مشکبار شد

پرهیز ازان ستاره که دنباله دار شد

انصاف نیست سوختن از تشنگی مرا

کز خون من عقیق لبت آبدار شد

صائب تبریزی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۵۱

 

دیده ام از بسکه حیران رخ دلدار شد

کاسه چشم از نگاهم کاسه مو دار شد

واعظ قزوینی
 

ملک‌الشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان

 

همت ستارخان چون به وطن یار شد

باقر خانش ز جان یار وفادار شد

در همه‌جا یار او ایزد ستار شد

این یک سالار شد آن یک سردار شد

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۸ - بیم از بحران

 

این شنیدستم که شه بیدار شد

وز نعیم ملک برخوردار شد

ملک‌الشعرا بهار
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۱ - سخنان داریوش بزرگ

 

دگر روز کازز خواب بیدار شد

بفکر عروسی سردار شد

افسرالملوک عاملی