گنجور

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل

 

از وجود من رهائی ده مرا

نور صبح‌ آشنائی ده مرا

عطار
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۷

 

یارب از دارالشفای خود دوایی ده مرا

لطف کن افتاده ام از پا عصایی ده مرا

مشت گل را داده جان و مرغ عیسی کرده ایی

قوت اعضا کرم کن دست و پایی ده مرا

بر زبان ناتوانی غنچه باشد ناله ام

[...]

سیدای نسفی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۳

 

یارب از دارالشفای خود دوایی ده مرا

دردمندم مرحمت فرما شفایی ده مرا

بهر طاعت گوشه محراب را منزل کنم

پیر صاحبدل کن و پشت دوتایی ده مرا

ناتوانم همچو باد صبح صرصر می رود

[...]

سیدای نسفی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۵

 

لطف کن یارب ازین سودا رهایی ده مرا

مرحمت فرما به صحبت آشنایی ده مرا

نخل امید مرا لبریز گردان از ثمر

بی تردد چون شجر رزق هوایی ده مرا

خانه بر دوشم ولیکن متکای من تویی

[...]

سیدای نسفی