یارب از دارالشفای خود دوایی ده مرا
دردمندم مرحمت فرما شفایی ده مرا
بهر طاعت گوشه محراب را منزل کنم
پیر صاحبدل کن و پشت دوتایی ده مرا
ناتوانم همچو باد صبح صرصر می رود
از نهال گلشن صحبت عصایی ده مرا
تندرستی کرده است از چشم زار من وداع
از لباس عافیت یارب قبایی ده مرا
غنچه خسبم با لب پرخنده برخیزم ز جا
همچو گل از سینه باغ دلگشایی ده مرا
لطف کن بر ناله ام تأثیر ای صاحب کرم
بر اجابت مقترن دست دعایی ده مرا
بر قبای خود نگنجد غنچه از فیض نسیم
تا ببالد پیکرم بر خود هوایی ده مرا
تا به خاک آستان دوستانت رو نهم
ای دلیل رهنمایان رهنمایی ده مرا
عمر خود را صرف بر حمدت کنم چون سیدا
بلبل گلزار صحبت کن نوایی ده مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یارب از دارالشفای خود دوایی ده مرا
لطف کن افتاده ام از پا عصایی ده مرا
مشت گل را داده جان و مرغ عیسی کرده ایی
قوت اعضا کرم کن دست و پایی ده مرا
بر زبان ناتوانی غنچه باشد ناله ام
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.