گنجور

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۱ - بردن سرهنگ بهرام‌گور را به مهمانی

 

ای مرا کُشته در جدایی خویش

زنده کرده به آشنایی خویش

نظامی
 

عطار » مختارنامه » باب پنجاهم: در ختم كتاب » شمارهٔ ۲۱

 

جمشید یقین شدم ز پیدایی خویش

خورشید منور از نکورایی خویش

در گوشهٔ غم با دل سودایی خویش

بردم سبق از جهان به تنهایی خویش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی

 

دلم خون گشت از رسوایی خویش

بجان میآیم از تنهایی خویش

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و چهارم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

آیدم مهمان به تنهائی خویش

فرد آید سوی سودائی خویش

عطار
 

اوحدی » جام جم » بخش ۲ - مناجات

 

خجلم من ز بینوایی خویش

شرمسار از گریز پایی خویش

اوحدی
 

سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۱۱ - بوسه بر باد

 

تو دانی که من پادشائی خویش

بزرگی و کار و کیائی خویش

سلمان ساوجی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۳۹ - رفتن شاه پیش گدا و بشارت تخت‌نشینی

 

سلطنت یافت از گدایی خویش

کامران شد ز بی‌نوایی خویش

هلالی جغتایی