×
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۳۳
با دل گفتم اگر بود جای سخن
با دوست غمم بگو در اثنای سخن
دل گفت به گاه وصل با یار مرا
نبود ز نظاره هیچ پروای سخن
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۰۶ - در بیان آنکه هر نفسی که آدمی در دنیا میزند و آن رادر نظر نمیآورد عنداللّه هیچ ضایع نیست و عاقبت همه پیش خواهد آمدن از خیر و شر، چنانکه میفرماید که فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره و من یعمل مثقال ذرة شراً یره
بر قد او بری قبای سخن
کی بداند خسی بهای سخن
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۷ - تعریف کلام فصیح و شعر
گر بدی گوهری ورای سخن
آن فرود آمدی به جای سخن
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۲۹
چون قلم آن را که در سر هست سودای سخن
سر نمی پیچد به زخم تیغ از پای سخن
از سخن ارض و سما تشریف هستی یافته است
هیچ دست از آفرینش نیست بالای سخن
می شود خلخال ساق عرش از هر حلقه ای
[...]
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۴
دری به از در یکتای با صفای سخن
خرد نیافت بگنجینهٔ خدای سخن
سخن بهای دو عالم توان شودام ا
دو کون مینتواند شود بهای سخن
کند ز فیض نظر خاک تیره زر آنکو
[...]