گنجور

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۷۳۰

 

برخیز تا کنیم صبوحی هوای باغ

کز فیض ابر گشت منور فضای باغ

خوش وقتِ اهل فیض که بر گردن آورند

هر بامداد رخت سوی تخت جای باغ

در نیفه های غنچه نهادند نافه ها

[...]

حکیم نزاری
 

کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۲

 

باشد ز سرو قد تو خرم های باغ

در گلستان ز روز تو برگ و نوای باغ

چون خاک آستان تو فردوس جنت است

بخشد نسیم از سر کویت عطای باغ

تا داد غنچه زر بصبا و گره گشاد

[...]

کوهی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » اضافات » در آفرین شاه سلیمان صفوی

 

ابر نوروزی‌ست گردیده است بزم‌آرای باغ؟

یا فتاده عندلیبان را به سر سودای باغ

یا شده دودی بلند از آتش گل‌های باغ

یا پریشان کرده کاکل شوخ گل سیمای باغ

واعظ قزوینی