صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۶۹
از سرکشی و ناز ندارد سر ما گل
سرپیش فکنده است به تقریب حیا گل
کو فرصت دلجویی مرغان گرفتار
خاری نتوانست برآورد ز پا گل
یکرنگی عشق است که از خاک برآید
[...]
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۱۱
شدی مست و زد چاک جیب قبا گل
شکفتی تو با خنده شد آشنا گل
گرفتار خویت پرستار بویت
به میخانه ها می به گلزارها گل
بهار دگر دارد از رنگ و بویت
[...]
جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۱۴
بیند چو خرامیدن رنگین ترا گل
روبد ره جولان تو با موج صفا گل
لخت جگر آویخته در دامن آهم
یا از چمن آورده برون باد صبا گل
بستان ز کفم ساغر می گر همه درد است
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳۷
ای فرش خرامت همهجا چون سر ما گل
در راه تو صد رنگ جبین ریخته تا گل
گلشن چقدر حیرت دیدار تو دارد
در شیشهٔ هر رنگ شکستهست صدا گل
شبنم صفت از عجز نظر هیچ نچیدیم
[...]
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۰۸
رنگین سخنی چون کند از خامهٔ ما گل
باغ از گره غنچه دهد روی نما گل
در انجمن صحبت ما باغ و بهاریست
خاموشی ما غنچه، سخن سازی ما گل
بردار نقاب از رخ و بخرام به گلزار
[...]
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۲۷۱
قدت گل، قامتت گل، کفش پا گل
سخن گل، معرفت گل، مدعا گل
به گل چیدن در آمد یار فایز
سر و گردن گل و نشو و نما گل