×
میلی » دیوان اشعار » ترکیبات » در رثای سلطان حسن، پسر خان احمد گیلانی
خلقی جنازه با دل غمناک میبرند
آب حیات را به سوی خاک میبرند
یا آنکه تنگ بود جهان از شکوه او
او را مسیحوار بر افلاک میبرند
نینی پی علاج به مأوای دیگرش
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۵۵
جمعی که زیر خاک دل پاک می برند
با خود بهشت را به ته خاک می برند
روحی که شد لطیف چو شبنم در این چمن
با صد کمند مهر به افلاک می برند
در حشر سر ز روزن جنت بر آورند
[...]
جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶۶
زورآوران که پنجهٔ افلاک می برند
در کاسهٔ امل چه به جز خاک می برند
آنانکه شبنم گل شب زنده داری اند
فیض سحر به دیدهٔ نمناک می برند
آنجا که نوش داروی شادی دهند ساز
[...]