گنجور

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۲۶

 

گر خاک تویی خاک ترا خاک شدم

چون خاک ترا خاک شدم پاک شدم

غم سوی تو هرگز گذری می‌نکند

آخر چه غمت از آنکه غمناک شدم

ابوسعید ابوالخیر
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۶۶ - قصه آن جوان معشوق و پیر عاشق

 

کای پسر از تو سینه چاک شدم

رحمتی کز غمت هلاک شدم

جامی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۷۱

 

چو شمع بیتو همه آه سوزناک شدم

گداختم ز غمت سوختم هلاک شدم

تو سرو نازی و من آن گیا که در قدمت

ز خاک رستم و هم در ره تو خاک شدم

ز بسکه سینه بناخن همی کنم از غم

[...]

اهلی شیرازی
 

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۰

 

سحر ز میکده گریان و دردناک شدم

براه دوست فتادم چو اشک و خاک شدم

چراغ دیده ی من شمع روی ساقی بود

که زد بخرمنم آتش چنانکه پاک شدم

ز راه دختر رز برنخاستم چندان

[...]

بابافغانی