گنجور

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۳۰ - خردنامه ارسطو

 

بجای تو گر بد کند ناکسی

تو نیز ار کنی نیکوی با کسی

نظامی
 

اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۵۰ - حکایت آن شخص که گنج یافته بود

 

احتیاجی نیست او را با کسی

فارغست از منت هر ناکسی

اسیری لاهیجی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶۹

 

از بهر حسرت دادنم هر لحظه منشین با کسی

اوقات خود ضایع مکن بر رغم چون من ناکسی

از شوخیت بر قتل خود دارم گمان اما کجا

پروای این ناکس کند مثل تو بی‌پروا کسی

اقبال و ادبارم نگر کامشب به راهی این پسر

[...]

محتشم کاشانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۳۹

 

در کوی عشق نیست ز اهل وفا کسی

هرگز نمی شود به کسی آشنا کسی

دنبال آن که دست به وصلش نمی رسد

تا کی رود چو سایه ی مرغ هوا کسی

ما را چه چاره غیر مدارا به روزگار

[...]

سلیم تهرانی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۰

 

در هیچ‌جا هرگز نشد بیند ترا تنها کسی

یا تو در آغوش کسی یا در بر تو ناکسی

خاکیست دشت عشق را کز طبع شورانگیز آن

مجنون‌صفت پیدا شود هر دم درین صحرا کسی

دادند از مهر تو جهان عشاق و تو نامهربان

[...]

مشتاق اصفهانی