گنجور

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۸

 

به زلف جستم از آن دو خط گریز گاهی چند

ز کید دور قمر یافتم پناهی چند

به خط و طلعت او بین که باغبان بهشت

دو دسته ی گل تر بسته بر گیاهی چند

بیاض جبهه و زخ با سواد زلف تو چیست

[...]

صفایی جندقی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۹

 

برس به داد دل ما که پادشاهی چند

رسیده اند به فریاد داد خواهی چند

گهی به زخمی و گاهم به مرهمی بنواز

به سوی ما فکن از مهر و کین نگاهی چند

کشد فراق چو ما را بدو سپار چرا

[...]

صفایی جندقی