گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹۶

 

وای آن دل که بدو از تو نشانی نرسد

مرده آن تن که بدو مژده جانی نرسد

سیه آن روز که بی‌نور جمالت گذرد

هیچ از مطبخ تو کاسه و خوانی نرسد

وای آن دل که ز عشق تو در آتش نرود

[...]

مولانا
 

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۷۱

 

بی نشان گردم اگر از تو نشانی نرسد

مرده باشم اگرم مژده جانی نرسد

آه از تلخی آن حال کز آن شیرین لب

بهر دلجوئی من شهد بیانی نرسد

وای از آن تیره زمانی که ز خورشید رخت

[...]

حسین خوارزمی