گنجور

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۳

 

خاطری جمع ز شبه آن که تو میدانی داشت

کاینقدر حسن بیک آدمی ارزانی داشت

حسن آخر به رخ شاهد یکتای ازل

عجب آیینه‌ای از صورت انسانی داشت

دهر کز آمدنت داشت به این شکل خبر

[...]

محتشم کاشانی
 

وحشی بافقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳

 

مجنون که کمال عشق و حیرانی داشت

مهری نه چو این مهر که میدانی داشت

این مهر نه عاشقی ست ، مهری ست که آن

با یوسف مصر پیر کنعانی داشت

وحشی بافقی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۹

 

یک دم که ز دردسر پریشانی داشت

صد عربده با درد پشیمانی داشت

بر بستر غم خدا گران نپسندد

آن سر که به تاج دولت ارزانی داشت

نظیری نیشابوری
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۶۴ - حکایت گراز

 

آن یکی نغمهٔ مغانی داشت

وان دگر لحن خسروانی داشت

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۸۰ - داستان انقلاب خراسان

 

کاو نه تعلیم پاسبانی داشت

خوی دژخیمی و عوانی داشت

ملک‌الشعرا بهار
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵

 

دل اگر توشه و توانی داشت

در ره عقل کاروانی داشت

دیده گر دفتر قضا میخواند

ز سیه کاریش امانی داشت

رهزن نفس را شناخته بود

[...]

پروین اعتصامی