گنجور

عنصری » رباعیات » شمارهٔ ۳۹

 

ای دل ز وصال تو نشانی دارم

وی جان ز فراق تو امانی دارم

بیچاره تنم همه جهان داشت به تو

و اکنون به هزار حیله جانی دارم

عنصری
 

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۷

 

ای دل ز وصال تو نشانی دارم

وی جان ز فراق تو امانی دارم

بیچاره تنم همه جهان داشت به تو

واکنون به هزار حیله جانی دارم

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۸

 

من با تو که عشق جاودانی دارم

یک مهر و هزار مهربانی دارم

با من صنما چو زندگانی نکنی

من بی‌تو بگو چه زندگانی دارم

انوری
 

سراج قمری » گزیدهٔ اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۶

 

از وصل تو عمر جاودانی دارم

وز عشق تو لذت جوانی دارم

شادی جهان دردل من غم بادا

گرجز به غم تو شادمانی دارم

سراج قمری
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۷۰

 

من به بوی سر زلفت نگرانی دارم

با لب لعل تو آمیزش جانی دارم

حال دل با همه کس راست نمی یارم گفت

زآنکه با گوش تو من راز نهانی دارم

سر فرو ناورم ای دوست به کون و به مکان

[...]

جهان ملک خاتون
 

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۹

 

عمر رفته است و کنون آفت جانی دارم

گشته ام پیر، ولی عشق جوانی دارم

چاره ساز دل و جان همه بیمارانی

چاره ای ساز، که من هم دل و جانی دارم

کاش! چون لاله، دل تنگ مرا بشکافی

[...]

هلالی جغتایی
 

حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۲

 

رخ، تازه به اشک ارغوانی دارم

از دولت عشق، کامرانی دارم

خون دل و اشک دیده و آه جگر

اینها همه از تو یار جانی دارم

حزین لاهیجی
 

غالب دهلوی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۰

 

در سینه ز غم زخم سنانی دارم

چشم و دل خونابه فشانی دارم

دانی که مرا چون تو نمی باید هیچ

ای فارغ از آن که جسم و جانی دارم

غالب دهلوی