سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۷
نوبهار است و چمن در پی سامان گل است
ابر بر روی هوا، دود چراغان گل است
بس که گل سر زده از هر سر خار ماهی
کوچه ی موج به دریا چو خیابان گل است
مستی از لاله سر شحنه چراغان کرده ست
[...]
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۵
دلم ز نسبت روی تو مهربان گل است
چو عندلیب همه عمر مدح خوان گل است
شکسته رنگ شود گل چو بیندش به چمن
بهار عارض او باعث خزان گل است
ز دیدن تو درآید به ناله مرغ چمن
[...]
جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۲
خط پشت لب میگون تو عنوان گل است
دهنت نقطهٔ بسم الله دیوان گل است
شده از یاد تو هر قطرهٔ خونم چمنی
موج خون جگرم جوش خیابان گل است
مزه از شور دلم رفت چو زخمش به شد
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۱
چشم بیدار طرب مایهٔ سامانگل است
در نظر خوابت اگر سوخت چراغانگل است
آب و رنگ دگر از فیض جنون یافتهایم
عرض رسوایی ما چاکگریبانگل است
عشرت رفته درین باغ تماشا دارد
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۲
خندهصبحیستکه در بندگریبانگل است
عیش موجیستکه سرگشتهٔ توفانگل است
غنچه را بوی دلافزا سخن زیرلبیست
خلق خوش ابجد طفلان دبستانگل است
محو رنگینی گلزار تماشای توام
[...]