×
خاقانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۳ - در مدح سلطان مظفر الدین قزل ارسلان
عزمش گره گمان گشاید
حزمش رصد زمان گشاید
با قوت عزم او عجب نیست
گر چنبر آسمان گشاید
هر عقدهٔ جوز هرکه مه راست
[...]
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۵۹ - بی طاقت شدن زلیخا در مفارقت یوسف علیه السلام و در شب همراه دایه به زندان رفتن و مشاهده جمال وی کردن
دل هر عاشق از بستان گشاید
مرا این غنچه در زندان گشاید
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۴۰
از تماشا دل افسرده ما نگشاید
گره از غنچه پیکان به صبا نگشاید
آن که در خانه اغیار کمر باز کند
از کمر تیغ به کاشانه ما نگشاید
با حریفان همه شب در ته یک پیرهن است
[...]