گنجور

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۶

 

به جام می لبی کرد آشنا جانانه ام امشب

خط یاقوت را ماند خط پیمانه ام امشب

جویای تبریزی
 

قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳

 

روشن شده از حسن تو کاشانه‌ام امشب

خوش باش که بر گرد تو پروانه‌ام امشب

نخل قد دلجوی تو ای زینت فردوس

سیراب شد از گریهٔ مستانه‌ام امشب

دست طلب از دامن وصل تو ندارم

[...]

قصاب کاشانی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳

 

اندوه تو شد وارد کاشانه‌ام امشب

مهمان عزیز آمده در خانه‌ام امشب

صد شکر خدا را که نشسته‌ست به شادی

گنج غمت اندر دل ویرانه‌ام امشب

من از نگه شمع رخت دیده ندوزم

[...]

فروغی بسطامی