گنجور

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۲۴ - طلب الآخرة

 

ملک طلبش بهر سلیمان ندهند

منشور غمش بهر دل و جان ندهند

دنیا طلبان زآخرت محرومند

کاین درد به طالبان درمان ندهند

اوحدالدین کرمانی
 

نجم‌الدین رازی » مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد » باب اول » باب اول در دیباچه کتاب

 

ملک طلبش به هر سلیمان ندهند

منشور غمش به هر دل و جان ندهند

درمان طلبان ز درد او محرومند

کین درد به طالبان درمان ندهند

نجم‌الدین رازی
 

همام تبریزی » مثنویات » شمارهٔ ۷ - در وصف عشق

 

جز به رندان فقر آن ندهند

جرعه ییزان به خسروان ندهند

همام تبریزی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲۵

 

به کوی عاشقی از عافیت نشان ندهند

هر آن کسی که بدو این دهند، آن ندهند

چو عشق جان بردت، شکر گوی، کاین دولت

عطیه ایست که کس را به رایگان ندهند

گران رکابی دل برد جمله توسنیم

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٢۴٢

 

با خرد گفتم ای مدبر کار

که بدانش چو تو نشان ندهند

چیست حکمت که از خزانه غیب

برگ کاهی به راستان ندهند

بخسیسان دهند نعمت و ناز

[...]

ابن یمین
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۴۴

 

درد را سوختگان تو به درمان ندهند

جگر تشنه به سرچشمه حیوان ندهند

بیقراران تو چون دامن صحرا گیرند

خار را فرصت گیرایی دامان ندهند

علم رسمی ورق سینه سیه ساختن است

[...]

صائب تبریزی