گنجور

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۸۶

 

جان بر تو پاشم از دل چون دلستان مایی

دل با تو بازم ای جان کارام جان مایی

خون خواره چون جهانی در خورد همچو جانی

بر هر صفت که هستی جان و جهان مایی

مجیرالدین بیلقانی
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۲ - در نموداری اعیان و خورشید جان فرماید

 

نهان شو شیخ تا پیدا نمایی

دویی بگذار تا یکتا نمایی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۵ - در صفت دل فرماید

 

چو تو پنهان شوی پیدا نمائی

بگو تا چند از این غوغا نمائی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۱ - در اثبات ذات و دل گوید

 

تو پنهان باش تا پیدا نمائی

ز عین لایقین الّا نمائی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴ - در صفت جان و دل دیدن محبوب گوید

 

بسوز این پرده تا پیدانمائی

تو اندر خویشتن یکتا نمائی

عطار
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۲۰ - راز گفتن جمشید با پدر و مادر

 

تو خضر چشمه حیوان مایی

چراغ کلبه احزان مایی

سلمان ساوجی
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۴۱۵

 

به ظاهر گر زچشمانم جدایی

بباطن همنشین جان مایی

شب و روز ای پری رخسار فایز

تو اندر پرده دل می نمایی

فایز