گنجور

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۱

 

آن رشته که قوّتِ روانست مرا

آرامشِ جانِ ناتوانست مرا

بر لب چو کشی جان کشدم از پی آن

پیوند چو با رشتهٔ جانست مرا

ابوسعید ابوالخیر
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۴

 

در تن غم تو بجای جانست مرا

سودای تو مغز استخوانست مرا

از عشق فرا گذشت این کار ار هیچ

چیزیست ورای عشق آنست مرا

کمال‌الدین اسماعیل
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳

 

تا که دل مایل آن سرو روانست مرا

خون دل در غمش از دیده روانست مرا

گرچه برگشت و جفا کرد و به هیچم بفروخت

چه توان کرد که او روح و روانست مرا

همه را دوستی و مهر به دل می باشد

[...]

جهان ملک خاتون
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲

 

اسرار تو در سینه نهانست مرا

وز دیده سرشک خون روانست مرا

چون سر به فدای راه عشقت کردم

ای همنفسان چه جای جانست مرا

جهان ملک خاتون
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۹

 

در جان غم عشق تو نهانست مرا

آرام دل و راحت جانست مرا

جا کرده بسان خون درون رگ و پی

این زندگی که هست از آنست مرا

فضولی
 

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰

 

سوز عشق تو پس از مرگ عیانست مرا

رشته شمع مزار از رگ جانست مرا

می نگنجم ز طرب در شکن خلوت خویش

حلقه بزم که چشم نگرانست مرا

هر خراشی که ز رشک تنم افتد بر دل

[...]

غالب دهلوی
 
 
sunny dark_mode