انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳
عشق تو از ملک جهان خوشترست
رنج تو از راحت جان خوشترست
خوشترم آن نیست که دل بردهای
دل در جان میزند آن خوشترست
من به کرانی شدم از دست هجر
[...]
سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۴
صحبت جانان بر اهل دل از جان خوشترست
عاشقانرا خاک کویش زآب حیوان خوشترست
چون زعشق او رسد رنجی بدل دردی بجان
عاشقان را رنج دل از راحت جان خوشترست
شاهباز عشق چون مرغ دلی را صید کرد
[...]
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۱ - دوازده امام
آب حیوان خوش بود و ان لعل لب زان خوشترست
در صفا آن لعل فاش از جوهر جان خوشترست
درج آن در دهان شد جان ما، دل خار خورد
از حسد کان در ز صد لؤلؤی عمان خوشترست
می خوشست اما باشک همچو مرجانم اگر
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۷۸
از نظرها درد و داغ عشق پنهان خوشترست
جای این گلهای خوشبو در گریبان خوشترست
عشق را گستاخ سازد حسن چون بی پرده شد
سیر گل از رخنه دیوار بستان خوشترست
نیست چشم تنگ را از وصل جز حسرت نصیب
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۱
باده لعلی ز لعل و شیشه از کان خوشترست
بی تکلف شیشه می از بدخشان خوشترست