×
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۴
از اول امروز حریفان خرابات
مهمان توند ای شه و سلطانِ خرابات
امروز چه روزست؟ بگو روز سعادت
این قبله دل کیست؟ بگو جان خرابات
هرگز دل عشاق به فرمان کسی نیست
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۵
مائیم و می صحبت رندان خرابات
سرگشته در آن کوچه چو رندان خرابات
میخانهٔ ما وقف و سبیل است به رندان
جاوید به فرمودهٔ سلطان خرابات
مستیم و خرابیم و سر از پای ندانیم
[...]
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۹
ای تازه به دیدار تو ایمان خرابات
رخساره و خطّت گل و ریحان خرابات
از زمزمه معذورم اگر مست و خرابم
دل می رود از دست به دستان خرابات
شمع و گل و می بر سر هم ریخته هرسو
[...]