×
قاسم انوار » انیس العارفین » بخش ۲۷ - الحکایة فی معرفة العشق
چشم مستش آیتی در شان حسن
زلف شستش رایت سلطان حسن
محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۳
ای ابرویت به وقت اشارت زبان حسن
شهرت ده زبان دگر در زمان حسن
ز آمد شد خیال تو در شاه راه چشم
از یکدگر نمیگسلد کاروان حسن
از تیر عشق اهل زمین پر برآورند
[...]
فصیحی هروی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۷ - در منقبت سلطان ابوالحسن علی بن موسیالرضا علیهالسلام
ای شمع عارض تو گل بوستان حسن
وی لعل جانفزای تو روح روان حسن
با عارض تو حسن همی عهد تازه کرد
چون تازه گشت از خط سبز تو جان حسن
چون هیچ اعتماد بر آن عهدها نداشت
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » مثنویات » در توحید و تفسیر بسمالله
سرمه کش نرگس فتّان حسن
تاب ده زلف پریشان حسن
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۶
گشت چو معمار فیض، بانی بنیان حسن
بست ز مژگان کج، طره بر ایوان حسن
گشته پریشانی از حلقه زلفش عیان
عشق برآورده است، سر ز گریبان حسن
کشتی دل، گو بکن فکر شکستن درست
[...]
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخ » شمارهٔ ۴۴ - تاریخ ولادت
هزار شکر که از نوشکفته گشت گلی
زابر لطف الهی ز بوستان حسن
عطا نموده باو کودکی خدا که چو شمع
زپرتو رخش افروخت دودمان حسن
زآفت این ثمر نارسیده ایمن باد
[...]