سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۵
جانا نخست ما را مرد مدام گردان
وانگه مدام در ده مست مدام گردان
بر ما چو از لطافت مل را حلال کردی
بر خصم ما ز غیرت گل را حرام گردان
دارالغرور ما را دارالسرور کردی
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳۳
جانا نخست ما را مرد مدام گردان
وآنگه مدام درده ما را مدام گردان
از ما و خدمت ما چیزی نیاید ای جان
هم تو بنا نهادی هم تو تمام گردان
دارالسلام ما را دارالملام کردی
[...]
مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثالث » مناجات
از ما و خدمت ما چیزی نیاید ای جان
هم تو بنا نهادی، هم تو تمامگردان
دارالسلام ما را، دارالملام کردی
دارالملام ما را، دار السلام گردان
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۸
یاران و دوستداران جمعند و جام گردان
مطرب همیشه گویا، ساقی مدام گردان
قومی در انتظاریم، این جا دمی گذر کن
وین قوم را به لطفی از لب غلام گردان
گوینده گشته مطرب وانگه کدام گفتن؟
[...]
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۶
ساقی صلای عام است کاری به کام گردان
دامان غم فراخ است دوری تمام گردان
ما و وفا درین شهر چون حسن تو غریبیم
او را عزیز کردی ما را غلام گردان
آزاده خاطران را فکری عنان نگیرد
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۳۳
یک چند خواب راحت بر خود حرام گردان
در ملک بی نشانی خود را به نام گردان
کار جهان تمامی هرگز نمی پذیرد
پیش از تمامی عمر خود را تمام گردان
سودای آب حیوان بیم زیان ندارد
[...]
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۶۹
ساقی دم صبوح است، خورشید جام گردان
دور زمانه یکدم، حسب المرام گردان
بی می زلال کوثر زهر است در روانها
تلخ است کام جانها عیشی به کام گردان
مهر جهان فروزی، فیضت کران ندارد
[...]