گنجور

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۵۳ - گفتگوی آتبین با جوانی از ایرانیان

 

جوان گفت گیتی به کام وی است

زمین هفت کشور به نام وی است

ایرانشان
 

سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۵۱ - در بیان آن که هر نبی و ولی که به عالم آمد و می‌آید نفحه‌ایست از حق تعالی. هر که را از یک نفحه مقصود حاصل نشد و آن نفحه فوت گشت نومید نباید شدن و نفحه دیگر باید طلبیدن، که تا عالم باقی است وجود مبارک ایشان باقی خواهد بودن، چنان که پیغامبر فرمود که اِنَّ لِرَبِّکُمْ فِی اَیّامِ دَهْرِکُم نَفَحاتٍ الا فَتَعْرِضوا لَها. و در تقریر آن که بعضی از اولیا را حق تعالی پنهان میدارد، اگرچه همه عالم را صدق و عشق و دین و یقین از او می‌افزاید و همه بدو قایم اند و احوالشان از او در ترقی است. لیکن او را به تعیین نمیدانند تا به ظاهر شکرش به جا آرند و خان و مان فدای او کنند الا او میداند و می‌بیند که همه از او زنده‌اند و بر کار اند. همچنان که درختان و نباتات نشو و نما از بهار دارند و از بهار بی‌خبر اند، خلق عالم نیز از او میبرند و نمیدانند اما او میداند. همچون غلامان سه ساله و دو ساله و یک ساله که خواجهٔ خود را ندانند، الا خواجه میداند که غلامان اویند

 

خواجه داند که او غلام وی است

همچو ماهی درون دام وی است

سلطان ولد
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۴

 

هر کس که ملامتی سرانجام وی است

از داغ محبت دلارام وی است

در سلسله محبت آموخته ایم

دیوانگی که عاشقی نام وی است

اهلی شیرازی