×
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۲۵
مستان که رو در آینه جام می کنند
خونها ز غصه در دل ایام می کنند
دامان عشق گیر که اسباب حسرت است
جز درد وداغ هر چه سرانجام می کنند
بی حاصل آن گروه که اوقات عمر را
[...]
۱۵ بیت
جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۹
آنانکه میل وصل تو خود کام می کنند
آخر ز بوسه صلح به پیغام می کنند
یک قطره خون از مژهٔ غم چکیده ایست
آنرا که عاشقان تو دل نام می کنند
مستان به رنگ شیشهٔ ساعت ز رفتنت
[...]
۹ بیت
صفایی جندقی » دیوان اشعار » ترکیب ۱۱۴بندی عاشورایی » بند ۱۰۷
آن ناکسان که پخته ز جان خام میکنند
پیداست ز اول آنچه سرانجام می کنند
آبش نداده تشنه لبش سر بریده باز
یا للعجب که دعوی اسلام می کنند
عار یهود و ننگ نصاراست دینشان
[...]
۷ بیت