گنجور

امیر شاهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶

 

دل بهر تو در ملامت افتاد

وز عشق بدین علامت افتاد

گشتم به هوس ندیم عشقت

خود عاقبتم ندامت افتاد

ای دل، چو به قامتش فتادی

[...]

امیر شاهی
 

شاهدی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۷۳

 

دل دید قدت ز قامت افتاد

در واقعۀ قیامت افتاد

جان رفت که دل رهاند از عشق

خود نیز در این ملامت افتاد

هر کو به سلام عشق آمد

[...]

شاهدی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۳

 

دل چون ز پی سلامت افتاد

در سلسلهٔ ملامت افتاد

بر تافت عنان دل از پی جان

دنبال تو سرو قامت افتاد

چون بر سر کوی او رسیدیم

[...]

میلی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۵

 

کارم از گفتن لطفت به غرامت افتاد

صوفی از قرب به اظهار کرامت افتاد

گشت معلوم که با من چه قیامت کردست

هر که را چشم بر آن جلوة قامت افتاد

از پی شیشة من دامن پر سنگ آمد

[...]

فیاض لاهیجی