گنجور

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۲

 

مکن آن زلف را چو دال مکن

با دل غمگنان جدال مکن

پردهٔ راز عاشقان بمدر

کار بر کام بدسگال مکن

خون حرامست خیره خیره مریز

[...]

سنایی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۶٣٩

 

ایدل ار ننگ داری از نقصان

جز سلوک ره کمال مکن

هر چه عقلت بدان دهد دستور

جز بدان کار اشتغال مکن

شرف نفس اگر همی خواهی

[...]

ابن یمین
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۱۱ - در مرثیه حضرت شاهزاده علی اکبر

 

اگر که رفته خطائی ز من حلالم کن

بیا نیامده اندر جهان خیالم کن

بلند اقبال